همان چوب دارچینی
که لحظه آخر
درون چای می اندازی...
همان عکسی که در لپ تاپت
پنهان میکنی ولی دور نمیریزی...
پیراهنی که دکمه اش را ندوخته ای اما
نمیتوانی از پوشیدنش منصرف بشوی...
من تمام انها هستم...
نخواستنی هایی که ناگهان
نمیتوانی از دوست داشتنشان صرف نظر کنی ...!
نوشته شده توسط بانو در 0:5 | لینک ثابت •
توبه کردم که قلم دست نگیرم اما...برچسب : دارچینی, نویسنده : golbanoojan بازدید : 61
برچسب : نویسنده : golbanoojan بازدید : 72
کاش سوره ای به نام "پدر" بود
که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...
قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت،
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست....
نوشته شده توسط بانو در 0:7 | لینک ثابت •
توبه کردم که قلم دست نگیرم اما...برچسب : نویسنده : golbanoojan بازدید : 436
برچسب : نویسنده : golbanoojan بازدید : 47
برچسب : نویسنده : golbanoojan بازدید : 65
نگاهت
لبخندت
یا همین صبح بخیر گفتنت،
گرما و روشنی ست که
سر مست می کند مرا از عشق
بتاب بر من
آفتاب من
همان چوب دارچینی
که لحظه آخر
درون چای می اندازی...
همان عکسی که در لپ تاپت
پنهان میکنی ولی دور نمیریزی...
پیراهنی که دکمه اش را ندوخته ای اما
نمیتوانی از پوشیدنش منصرف بشوی...
من تمام انها هستم...
نخواستنی هایی که ناگهان
نمیتوانی از دوست داشتنشان صرف نظر کنی ...!
از دید دیگری میتواند بدترین نادانی باشد!!
درس سختی است، اما کم کم باید یاد بگیرم…
گاهی مسیر رشد من همسو با مسیر رشد اطرافیانم نیست…
درقدم های بعدی باید…
پوست بیاندازم و دنیایم متحول شود!!
باید تغییر را بپذیرم…
فقط مرداب تا ابد به دنیایش می چسبد و آخر هم می گندد!!
شیرین ترین توت ها ، پای درخت میریزد ،در حالی که ما برای چیدن توت های کال ، چشم به بالا ترین شاخه ها دوخته ایم ...
"این است حکایت ندیدن بهترین ها"
برای صدقه دادن، توي جیبهایمان بدنبال کمترین مبلغ میگردیم ..!
آنوقت ازخداوند بالاترین درجه نعمتها را هم میخواهیم!!!
چه ناچیز می بخشیم وچه بزرگ تمنا میکنیم!!!